به سوى هدف – هدايت عمومى

2 – پيغمبرشناسى
به سوى هدف – هدايت عمومى
دانه گندمى كه در شكم خاك با شرايط مناسبى قرار مى گيرد، شروع به رشد و نمو كرده به شاهراه تحول مى افتد و هر لحظه صورت و حالت تازه اى به خود گرفته با نظم و ترتيب مشخصى راهى را مى پيمايد تا يك بوته اى كامل ، داراى خوشه هاى گندم مى شود و اگر يكى از دانه هاى آن به زمين افتد باز مسير گذشته را آغاز كرده به سرانجام مى رساند، و اگر هسته ميوه اى است در مهد زمين آغاز حركت نموده ، پوست را شكافته جوانه سبزى مى دهد و راه منظم و مشخصى را پيموده بالا خره درختى برومند و سرسبز و باردار مى شود.
اگر نطفه حيوانى است در ميان تخم يا در رحم مادر، شروع به تكامل نموده راه مشخصى را كه ويژه همان حيوان نطفه اى است ، سير نموده ، فردى كامل از همان حيوان مى شود.
اين راه مشخص و سير منظم در هر يك از انواع آفرينش كه در اين جهان مشهودند برقرار و در سرنوشت همان نوع است و هرگز بوته سبز گندم كه از دانه شروع نموده به گوسفند يا بز يا فيل نمى رسد و هرگز حيوانى ماده كه از نر خود باردار گشته ، خوشه گندم يا درخت چنار نمى زايد حتى اگر نقصى در تركيب اعضا يا در عمل طبيعى نوزادى پيدا شود مثلاً گوسفندى بى چشم يا بوته گندمى بى خوشه به وجود آيد، ما ترديد نمى كنيم كه به يك آفت و سبب مخالف مستند مى باشد.
نظم و ترتيب مداوم در تحول و تكون اشياء و اختصاص هر نوع از انواع آفرينش در تحول و تكامل خود به نظامى خاص ، براى متتبع كنجكاو و غير قابل انكار مى باشد. از اين نظريه روشن دو مسئله ديگر مى توان نتيجه گرفت :
1 – در ميان مراحل كه نوعى از انواع آفرينش از آغاز پيدايش تا انجام آن مى پيمايد يك اتصال و ارتباطى برقرار است مانند اينكه نوع نامبرده در هر يك از مراحل تحول و تكون خود از پشت سر دفع و از پيش رو جذب مى شود.
2 – نظر به اتصال و ارتباط نامبرده آخرين مرحله سير هر نوع از آغاز پيدايش ‍ مطلوب و مورد توجه تكوينى همان پديده نوعى است چنانكه مغز گردويى كه در زير خاك جوانه سبز مى دهد از همان وقت متوجه يك درخت برومند گردويى است و جنين در تخم يا در رحم ، از آغاز تكون به سوى حيوان كاملى رهسپار مى باشد.
قرآن كريم در تعليم خود (كه مطلق آفرينش و پرورش اشياء را به خدا نسبت مى دهد) اين رهسپارى و كشش را كه هر نوع از انواع آفرينش در راه كمال خود دارد به هدايت الهى و رهبرى خدايى نسبت مى دهد؛ چنانكه مى فرمايد:
(الَّذى اَعْطى كُلَّ شَىْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى ) (174) .
و مى فرمايد:
(اَلَّذى خَلَقَ فَسَوّى وَالَّذى قَدَّرَ فَهَدى ) (175)
و به نتيجه هاى نامبرده اشاره كرده مى فرمايد:
(وَلِكُلّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلّيها ) (176)
و مى فرمايد:
(وَما خَلَقْنَا السَّمواتِ وَاْلاَرْضَ وَما بَيْنَهُما لاعِبينَ ما خَلَقْناهُما اِلاّ بِالْحَقِّ وَلكِنَّ اَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ ) (177)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.