74 – شفاى نابينا
عالم متقى جناب حاج سيد محمد جعفر سبحانى امام جماعت مسجد آقالر فرمود در خواب محل اجابت دعا را در قبه حسينيه عليه السّلام به من نشان دادند وآن قسمت بالاى سر مقدس تا حدى كه محاذى قبر جناب حبيب بود و در سفرى كه با مرحوم والد مشرف شديم پدرم ناگهان چشم درد گرفت و از هر دو چشم نابينا شد و من سخت ناراحت و در زحمت بودم ؛ زيرا بايد دائما مراقبش باشم و دستش را بگيرم و حوايجش را انجام دهم .
بالجمله حرم مطهر مشرف شدم و در همان محل اجابت دعا عرض كردم چشم پدرم را از شما مى خواهم ، شب در خواب ديدم بزرگوارى به بالين پدرم آمد دست مبارك را بر چشمش كشيد و به من فرمود: اين چشم ، ولى اصل خرابست .
چون بيدار شدم ديدم هر دو چشم پدرم خوب و بينا شده است ولى معناى كلمه ((اصل خرابست )) را ندانستم تا سه روز كه از اين قضيه گذشته ، پدرم از دنيا رفت آنگاه معناى كلمه واضح شد.