بیاد امام زمان مظلوم و غریبم اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
توفيق يك ايرانى به ديدار امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) (1)
ضوء بن على مى گويد: يك نفر ايرانى به من گفت: به شهر سامره رفتم و ملازم در خانه امام حسن عسكرى (عليه السلام)
شدم ، حضرت مرا طلبيد، وارد خانه آن جناب شدم و سلام كردم، فرمود: براى چه به اينجا آمده اى؟ گفتم : به خاطر شوقى كه به شما دارم براى خدمت به اينجا آمده ام .
امام حسن (عليه السلام)
فرمود: بنابراين دربان من باش ، من از آن پس در خانه آن حضرت همراه ساير خادمان بودم ، گاهى به بازار مى رفتم و اجناس مورد نياز آنان را مى خريدم ، و زمانى كه مردها در خانه امام حسن (عليه السلام)
بودند، من بدون اجازه وارد خانه مى شدم ، روزى وارد خانه شدم ديدم امام حسن (عليه السلام)
با چند نفر نشسته بود، ناگاه در اطاق حركت كرد و صدائى شنيدم ، در همين هنگام امام حسن (عليه السلام)
فرياد زد: بايست ! ادامه دارد…
