شهيد يعقوب ابراهيم نژاد

کلام شهدا

زمانى كه عراق جزیره مجنون را بمباران شیمیایى كرد، تعداد زیادى از نیروهاى اسلام به شدّت مجروح شدند و بى‏هوش روى زمین افتادند. عبد الكریم رئیسى حالش خیلى وخیم بود. در عین حال بالا سر یكى از مجروحان كه بسیجى 14 ساله‏اى بود، نشسته بود. گفتم: «عبد الكریم! زود باش، باید به عقب برگردید، چرا نشسته‏اى؟!» گفت: «آقا سید! نمى‏توانم این بچه را همین‏طور اینجا تنها بگذارم. هرطور شده باید او را از اینجا ببرم. » به هر زحمتى بود، آن نوجوان را عقب فرستادیم. وقتى سراغ عبد الكریم رفتیم، بى‏هوش روى زمین افتاده بود. بدنش بر اثر عامل شیمیایى سیاه شده بود. او را به بیمارستان انتقال دادیم؛ اما بعد از مدتى كوتاه به شهادت رسید منبع: شهید عبد الكريم رئيسي

شهيد يعقوب ابراهيم نژاد

خاطره ای از شهدا

زمانى كه عراق جزیره مجنون را بمباران شیمیایى كرد، تعداد زیادى از نیروهاى اسلام به شدّت مجروح شدند و بى‏هوش روى زمین افتادند. عبد الكریم رئیسى حالش خیلى وخیم بود. در عین حال بالا سر یكى از مجروحان كه بسیجى 14 ساله‏اى بود، نشسته بود. گفتم: «عبد الكریم! زود باش، باید به عقب برگردید، چرا نشسته‏اى؟!» گفت: «آقا سید! نمى‏توانم این بچه را همین‏طور اینجا تنها بگذارم. هرطور شده باید او را از اینجا ببرم. » به هر زحمتى بود، آن نوجوان را عقب فرستادیم. وقتى سراغ عبد الكریم رفتیم، بى‏هوش روى زمین افتاده بود. بدنش بر اثر عامل شیمیایى سیاه شده بود. او را به بیمارستان انتقال دادیم؛ اما بعد از مدتى كوتاه به شهادت رسید شهید عبد الكريم رئيسي
منبع : راوى: سید مرتضى هاشمى، ر. ك: در امتداد دیروز، ص 48

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.