استاد سید محمدمهدی ميرباقري:
«کفايت نمي کند که آدم بگويد خدا هست! خب، ابلیس هم ميگويد خدا هست! با اين [حرف که] انسانْ موحد نمي شود!
[توحید یعنی] اينکه انسان بپذيرد که او ولي است، او حق فرماندهي دارد، من بايد عبد باشم، من بايد تبعيت بکنم ولو اينکه حالا يک جايي در عمل تخلف کنم؛ «الهي لم أعصك حين عصيتك و أنا بربوبيتک جاحد».اگر کسي قبول کرد که او خالق است و ما مخلوق هستیم و ما بايد ولايت او را قبول کنيم، اين وارد دايره توحيد شده است…
? حالا [در ادامه] اگر تسليم شد و خضوع را در همه افعال و اقوالش جاری کرد، به طوري که ايمان در همه وجودش جاري شد و بعد هم به مقام رضا رسيد، به مقام اخلاص رسیده است. در این مقام، انسان از غیر، پاک ميشود و غير خدا در او حضور ندارد و ولايت خاص الهی بر او جاري ميشود. اين ميشود مقام ولايت.
البته اين يک امري است که تدريجا پيدا مي شود». ۸۳/۷/۷