| خوشا دردى كه درمانش تو باشى |
| خوشا راهى كه پايانش تو باشى . |
| خوشا چشمى كه رخسار تو بيند |
| خوشا جانى كه جانانش تو باشى . |
| چه خوش باشد دل اميدوارى |
| كه اميد و دل جانش تو باشى . |
| خوشى و خرمى و كامرانى |
| كسى دارد كه خواهانش تو باشى . |
| چه باك آيد زكس آنكس كه او را |
| نگه دار و نگهبانش تو باشى . |
| مشو پنهان از آن بيچاره كو را |
| همه پيدا و پنهانش تو باشى . |
| مپرس از كفر ايمان عراقى |
| كه هم كفر و هم ايمانش تو باشى . |
| براى آن تبرك خود مگويد |
| دل بيچاره تا جانش تو باشى . |
بیاد امام زمان مظلوم و غریبم اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

