چرا از شيطان رجيم به خدا پناه ميبريم؟
اولاً بايد گفت طبق نص صريح قرآن كريم، شيطان دشمن انسان است.به همين دليل سوگند خورده است كه انسانها را از راه درست منحرف كند، قرآن سخنان شيطان را چنين نقل كرده است: گفت پس به سبب آن كه مرا به بيراهه افكندي، من هم براي فريب آنان (انسانها) حتماً بر سر راه راست تو خواهم نشست، آنگاه از پيش رو، و از پشت سرشان و از طرف راست و از طرف چپشان بر آنها ميتازم.
از اين آيات به خوبي معلوم ميشود كه شيطان خطرناكترين دشمن انسان است كه هيچ دشمني به اندازه او براي انسان خطرناك نيست، زيرا هر كسي كه با انسان دشمني كند به عنوان دشمن با انسان دشمني ميكند اما شيطان به عنوان دوست و از راه دوستي با انسان دشمني ميكند و ضربه ميزند چنان قرآن فرمود: (و قاسمهما اني لكما لمن الناصحين) براي آن دو (آدم و حوا) سوگند ياد كرد كه من قطعاً از خيرخواهان شما هستم. بنابراين چون شيطان خطرناكترين دشمن انسان است بديهي است كه از شر چنين دشمني به خداوند كه بهترين دوست و قدرتمندترين پناه دهنده و حفظ كننده است بايد پناه برد. زيرا هيچ كسي غير از خداوند نميتواند انسان را از آسيب چنين دشمني حفظ كند. و راههاي مختلف براي پناه بردن به خدا از شر شيطان و شياطين وجود دارد كه يكي از آنها اين است كه انسان همواره و در هر زمان و مكان به ياد خدا باشد و در هيچ حال خدا را فراموش نكند. در روايتي از پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ رسيده كه فرمود: شيطان قدمش را به قلب بنيآدم ميگذارد، وقتي آن فرد به ياد خدا بيفتد و خدا را ياد كند شيطان پنهان ميشود و خود را كنار ميكشد اما وقتي خدا را فراموش كرد و از ياد خدا غافل شد دوباره شيطان حمله ميكند.
ثانياً:: خداوند خود دستور فرموده است كه از شر وسوسههاي شيطان و شرارتهاي مداوم و گوناگون او بايد به خدا پناه برد، در سوره فصلت فرمود: (و اما ينزغنّك من الشيطان نزغٌ فاستغذ بالله هو السميع العليم)يعني اگر زمزمهاي از شيطان تو را از جاي درآورد، پس به خدا پناه ببر كه او خود شنواي داناست.
ثالثاً: همان طوري كه بچهها كه در دفاع از خود ناتوان و ضعيفاند با فطرت و سرشت طبيعي خود به پدر و مادر و بزرگتر از خود پناه ميبرد. انسانها نيز وقتي با شيطان مواجه ميشد به طوري فطري پناهگاهي غير از خدا براي خود در برابر آن خطر جستجو نميكنند لذا به خدا پناه ميبرد. چه اين كه در قرآن كريم نيز فرموده: بگو پناه ميبرم به پروردگار مردم، پادشاه (صاحب اختيار) مردم، از شر وسوسهگر نهاني آن كس كه در سينههاي مردم وسوسه ميكند.در اين آيات بدين نكته توجه داده شده كه به هنگام خطر وسوسههاي شيطاني به موجوداتي كه مسئول تربيت انسان، اختيار دار انسان، و معبود انسان كه خداوند است بايد پناه برد تا در سايه تربيت او، و قدرت و اختيار او، و عبادت او از شر شيطان حفظ شود. عارف سترگ و آموزگار بزرگ حضرت امام خميني كلامي بسيار مفيد و آموزنده دربارة پناه بردن به خدا از شر شيطان دارد كه در بخشي از آن آمده: ملتفت باش كه خيالات فاسدة قبيحه و تصورات باطله از القائات شيطان است كه ميخواهد جنود خود را در مملكت باطن تو برقرار كند و تو كه مجاهدي با شيطان و جنودش، و ميخواهي صفحةنفس را مملكت الهي و رحماني كني بايد مواظب كيد آن لعين باشي تا انشاءالله در اين جنگ بر شيطان غالب شوي، و اي عزيز از خداي تبارك و تعالي در هر آن استعانت بجوي و استغاثه كن در درگاه معبود خود و با عجز و الحاح عرض كن: بارالها، شيطان دشمن بزرگ است كه طمع كرده تو خودت با اين بندة ضعيف همراهي كن كه بتواند از عهدة اين دشمن قوي برآيد و در اين ميدان جنگ با اين دشمن قوي كه سعادت و انسانيت مرا تهديد ميكند تو خودت با من همراهي فرما كه بتوانم جنود او را از مملكت خاص تو خارج كنم و دست اين غاصب را از خانة مختص به تو كوتاه نمايم.
رابعاً: هر لحظه امكان انحراف براي انسان وجود دارد و اصولاً وقتي خداوند به پيامبرش دستور ميدهد در سورة (الناس) كه از شر شيطان خناس به خدا پناه ببرد دليل بر امكان گرفتار شدن در دام خناس وسوسهگران است با اين كه پيامبر اكرم به لطف الهي و با امدادهاي غيبي و سپردن خويش به خدا از هرگونه انحراف بيمه شده بود ولي با اين حال از شر شيطان به خدا پناه ميبرد، افراد عادي تكليفشان به خوبي روشن است، زيرا انسانهاي عادي همواره در معرض خطر شيطان است لذا بايد در پناهگاه محكم الهي خود را حفظ كند. البته بايد توجه داشت كه منظور از پناه بردن به خدا اين نيست كه انسان تنها با زبان بگويد (اعوذ بالله) بلكه بايد با فكر و عقيده و عمل نيز خود را در پناه خداوند قرار دهد و از راههاي شيطاني، برنامههاي شيطاني، افكار و تبليغات شيطاني، مجالس ومحافل شيطاني خود را كناربكشد و درمسير افكاروتبليغات رحماني جاي دهد.
خامساً: بر اساس آية مباركة سورة اسراء كه فرمود: (واستغزر من استطعت منهم بصوتك و اجلب عليهم بخيلك و رجلك و شاركهم في اموال والاولاد و عدهم و ما يعدهم الشيطان الا غروراً)يعني از ايشان هر كه را توانستي با آواي خود تحريك كني و با سواران و پيادگانت بر آنها بتاز و با آنان در اموال و اولاد شركت كن و به ايشان وعده بده، و شيطان جز فريب بر آنها وعده نميدهد. بنابراين آيه چون شيطان موجود فريبكار است و همواره سعي در فريب انسان دارد، پس انسان بايد از شر فريب او به خدا پناه ببرد، چه اين شيطان در واقع بزرگترين خنّاس است يعني از راههاي مخفي و پوشيده بر عليه انسان فعاليت ميكند تا انسان را فريب دهد بگونهاي كه انسان متوجه نيّت و سوء قصد او نميشود لذا انسان از شر چنين دشمني كه همواره به طور پنهاني به انسان ضربه ميزند بايد به خدا پناه ببرد چنان كه خداوند در سوره ناس دستور داده كه بايد از شر وسوسههاي خناس به خدا پناه ببريد. فرمود: قل اعوذ برب الناس ملك الناس اله الناس من شر الوسواس الخناس الذي يوسوس في صدور الناس) يعني بگو پناه ميبرد به پروردگار مردم، پادشاه مردم، معبود مردم، از شر وسوسهگر نهاني آن كس كه در سينههاي مردم وسوسه ميكند.
منابع
1. حسين مظاهري، جهاد با نفس، ج 2، 4، نشر انجمن اسلامي فرهنگيان، قم، 1377 ش.
2.دكترفتح الله نجارزادگان،مصاف بيپايان با شيطان،نشربوستان كتاب قم سال1381 ش.
3. امام خميني (ره) چهل حديث، نشر مؤسسة آثار امام خميني چاپ 20، سال 1378 ش.
ان الشيطان لكم عدوٌ فاتخذوه عدوّاً
همانا شيطان سخت با شما دشمن است شما هم با او دشمني كنيد.