تشيع مسافر بلخى در محضرحضرت رضا (ع )
عصر امامت حضرت رضا (ع ) بود، و آن حضرت در خراسان به سر مى برد، شخصى مسافر، از پشت نهر بلخ به حضور آن حضرت آمد و نشست و عرض كرد: (من از شما مساءله اى مى پرسم ، اگر جواب آن را آن گونه كه خودم مى دانم بدهى ، امامت تو را مى پذيرم ).
امام : هر چه خواهى بپرس .
مرد مسافر: به من بگو پروردگارت ؛ از چه وقت بوده ؟ و چگونه بوده ، و بر چه تكيه دارد؟
امام : (خداوند مكان را مكان كرد، بى آنكه مكانى داشته باشد، و چگونگى را چگونه نموده بى آنكه خود چگونه باشد، و بر قدرت خودش تكيه دارد).
در اين هنگام ، آن مرد مسافر برخاست ، و سر حضرت رضا(ع ) را بوسيد و گفت : (گواهى مى دهم كه معبودى جز خداى يكتا نيست ، و محمد(ص ) رسول خدا است ، و على وصى رسول خدا و سرپرست امت ، پس از او است ، و پيشوايان راستگو، شما امامان هستيد، و تو جانشين آنها هستى )(35)
|