لزوم جستجو براى يافتن امام راستين
عبدالاعلى ، به حضور امام صادق (ع ) آمد، پيرامون مساءله امامت با او چنين مذاكره كرد:
عبدالاعلى : راويان اهل تسنن مى گويند، پيامبر (ص ) فرمود:
(كسى كه بميرد، ولى براى خود امام برنگزيده باشد، او به مرگ جاهليت مرده است ) آيا اين سخن درست است ؟
امام صادق : آرى به خدا سوگند، درست است .
عبدالاعلى : امامى در مدينه از دنيا رفته ، و شخصى در خراسان زندگى مى كند و نمى داند كه وصى آن امام كيست ؟، آيا همين دورى او از مركز، براى او عذر نيست ؟
امام صادق : نه ، براى او عذر نيست ، زيرا وقتى كه امام از دنيا رفت ، همان برهان و دليل امامت ، در مورد وصى او نيز جارى است ، بنابراين كسانى كه در محل زيست امام هستند با همان برهان ، وصى امام را بجويند، و كسانى كه در فاصله دور زندگى مى كنند، هنگامى كه وفات آن امام را شنيدند، بر آنها لازم است ، مسافرت كنند و امام حق را بجويند، همانا خداوند در قرآن (122 نساء) مى فرمايد:
فلولا نفر من كل فرقه منهم ليتفقهوا فى الدين ولينذروا قومهم اذا رجعوا اليهم لعلهم يحذرون
:(چرا از هر گروهى ، طايفه اى از آنها كوچ نمى كنند تا در دين (و معارف اسلام ) آگاهى بيابند، و به هنگام بازگشت به سوى قوم خود، آنها را انذار نمايند، تا (از مخالف خدا) بترسند و خوددارى كنند.)
عبدالاعلى : اگر گروهى كوچ كردند، ولى بعضى از آنها در راه ، قبل از آنكه به محل اقامت امام برسد و وصى امام را بشناسد بميرد، چه صورت دارد؟
امام صادق : آن كس كه در مسير مرده ، مشمول اين آيه است كه خداوند مى فرمايد:
و من يخرج من بيته مهاجرا الى الله ورسوله ثم يدركه الموت فقد وقع اجره على الله
:(و كسى كه از خانه اش به عنوان مهاجرت به سوى خدا و پيامبر او بيرون رود، سپس مرگش فرا رسد، پاداش او بر خدا است ) (نساء-122).
عبدالاعلى : بعضى از اين جستجوگران به محل اقامت امام مى رسند، و مى بينند شما د ر خانه خود را بسته و به روى خود پرده آويخته ايد، نه خود شما مردم را به امامت خود دعوت مى كند، نه كسى ، افراد را به سوى شما راهنمايى مى نمايد، در اين صورت آن جستجوگر (غريب ) چگونه امام راستين را بشناسد؟
امام صادق : به وسيله كتاب نازل شده (قرآن ) بشناسد؟
عبدالاعلى : خداوند در قرآن چگونه مى فرمايد؟
امام صادق : به نظرم قبلا در اين مورد با من سخن گفته اى ؟
عبدالاعلى : آرى .
در اين هنگام امام صادق (ع ) آياتى از قرآن را كه در شاءن امام على (ع ) است ، قرائت فرمود، و گفتار رسول خدا(ص ) در مورد رهبرى على (ع ) و حسن و حسين (ع ) را خاطر نشان ساخت ، و اين آيه را نيز خواند:
النبى اولى بالمومنين من انفسهم وازواجه امهالهم واولوا الارحام بعضهم اولى ببعض فى كتاب الله
:(پيامبر(ص ) نسبت به مؤ منان ، از خود آنها اولى (مقدمتر) است ، و همسران او مادران آنها (مؤ منان ) به حساب مى آيند، و خويشاوندان نسبت به يكديگر در آنچه خدا قرار داده ، اولى (و مقدمتر) هستند) (احزاب 6)
(بنابراين امامت على و حسن و حسين (عليهم السلام ) به دليل آيات قرآن و گفتار پيامبر(ص ) است ، و امامت ساير امامان به دليل آيه اولو الارحام ).
عبدالاعلى : مردم در مورد امام باقر(ع ) حرف مى زنند و مى گويند: چطور شد كه او در ميان همه فرزندانش پدرش ، امام گرديد، با اينكه : از نظر سن ، برادران بزرگتر از او (مانند زيد) بودند، با توجه به اينكه مقام امامت به كوچكتر از او به دليل كوچكتر بودنش رسيد؟
امام صادق : صاحب مقام امامت با سه خصلت شناخته مى شود كه تنها اختصاص به او دارد:
1- او نسبت به امام قبل ، (از جهت نسبت و علم و كمالات ) سزاوارتر و نزديكتر از ساير مردم است .
2- وصى او(با تصريح او) مى باشد.
3- سلاح و وصيت رسول خدا(ص ) نزد او است .
من داراى اين نشانه ها هستم واين خصلتها در من وجود دارد…
پدرم هر آنچه (از نشانه هاى امامت ) بود به من سپرد…
عبدالاعلى : اگر آن شخص ، در وصيت امام قبل ، شريك داشته باشد، راه تشخيص وصى حقيقى چگونه خواهد بود.
امام صادق : با طرح مسائل ، و پرسشها، اين موضوع مشخص مى گردد (آنكس كه مسائل را به طور صحيح پاسخ داد، همين پاسخ صحيح ، دليل حقانيت وصايت او است ) (96)
|