شیعۀ عادی پای کار امام نمیایستد
شیعۀ عادی پای کار امام نمیایستد
شیعیان عادی با اینکه قلبا اهل بیت را دوست داشتند اما به خاطر سیاستهای شیعهزدایی امویان عملا پای اهل بیت نمیایستادند. اینها در جامعۀ کوفه منزوی بودند اما تعدادشان از شیعیان ممتاز بیشتر بود. اینکه من مکرر به این مطالب اشاره میکنم به این دلیل است که ما از شیعۀ عادی به شیعۀ ممتاز تبدیل شویم. شیعۀ عادی برای امام زمان خطر است. اگر به دنبال عاقبت بخیری هستیم باید رسیدن به کلاس شیعۀ ممتاز تلاش کنیم.
بافت جمعیتی ساکنان کوفه از نظر سیاسی
جامعۀ کوفه از نظر جهتگیریهای سیاسی هم دچار پراکندگی است:
۱. شیعیان.
۲. طرفداران بنیامیه. گروهی از آنها جزء افراد صاحب منصب و ثروتمند کوفه بودند. سران و شیوخ قبائل و اعضاء قبیلۀ آنها نیز جزء طرفداران بنیامیه محسوب میشدند.
۳. خوارج. سومین گروه سیاسی در کوفه، خوارج نهروان هستند. این گروه ۱۲ هزار نفری از مخالفان سرسخت اهل بیت بودند. اینها آدمهای ناسازگاری بودند. حتی با بنیامیه. دلیل عمدۀ این ناسازگاری بهواسطۀ بیمبنا بودن آنها بود.
۴. شکاکها. افرادی بودند که تحت تأثیر تبلیغات خوارج قرار گرفتند. جزء خوارج نبودند؛ اما بهواسطۀ تبلیغات خوارج مردد در دین شدند. این افراد همان تودۀ مردم هستند.
حضرت امیر میفرماید: یا دانشمند باشید یا دانشجو. یعنی در زندگی مبنا داشته باشید! اگر انسان اینگونه نباشد آلت دست اخلالگران میشود.
۵. کوفیان سرخپوش. حدود ۲۰ هزار مرد مسلح كوفى که برای هر کسیکه به آنها مزد میداد شمشیر میزدند. تمام افراد این گروه مزدور بنیامیه بودند.
تفاوت سیاست با دیانت در همین نکته است. امیرالمؤمنین به هیچعنوان این دسته از افراد را تطمیع نمیکرد. چون حکومت دینی حکومت ارزشها است ولی سیاست حکومت منافع است.
۶. فرصتطلبان. این گروه در جهتگیریهای سیاسی بیشترین جمعیت کوفه را تشکیل میدادند. اِبنالوقت بودند و قصد آنها چیزی جز دنیا طلبی نبود. در زمان حاکمیت نعمان بن بشیر که حاکم مسامحهگری بود هجده هزار نفر از آنها با جناب مسلم بیعت کردند. اما وقتی عبیدالله حاکم کوفه شد او را تنها گذاشتند. این عده بسیار فرصتطلب بودند و تصورشان این بود که اگر حضرت مسلم پیروز شود اتفاقات خوبی برای آنها میافتد.
این سه گروه آخر کمر هر نهضت آزادیخواهی را میشکنند! چون اصلا نمیتوان روی آنها حساب باز کرد. این پراکندگی در جهتگیریهای سیاسی را اضافه کنید به پراکندگی در عقائد.
بافت جمعیتی ساکنان کوفه از نظر عقیدتی
در کوفه طایفهای ترویج جبرگرایی میکردند. تصور نکنید معاویه آدم کوچکی بوده است. معاویه از نظر سیاسی بسیار آدم مهم و پیچیدهای است. ۱۴۰۰ سال پیش یک عقیدۀ کلامی به نام جبرگرایی را ابداع کرده است. به این معنا که بروز هر اتفاقی دست خدا است.
با همین عقیده عایشه، که جنگ جمل را به راه انداخته ساکت میکند. عایشه وقتی میشنود که معاویه برای یزید بیعت گرفته اعتراض میکند. معاویه به او میگوید: حکومت یزید دست من نیست خداوند اراده کرده است. آیا شما با ارادۀ خداوند مخالفید؟ معاویه این پیام را به عایشه انتقال میدهد که اگر به مخالفت خود ادامه بدهی تو را ترور میکنیم و میگوییم که ارادۀ خداوند بوده است. او هم میفهمد و چون جان خودش را دوست دارد ساکت میشود.
در کوفه عدهای دیگر عقائدی مانند عقیدۀ ارجاء، تجسیم و قدریه را ترویج میکردند. خوارج هم گروهی بودند که یک نوع عقیدۀ دیگر را ترویج میدادند. اینها سطحینگرهای قرآن بودند و برداشتهای التقاطی از قرآن داشتند.
کوفه با هیچکس سازگار نیست
کوفه با این چهار پراکندگی اختلاف در ملیت، مذهب، جهتگیریهای سیاسی و عقیده با هیچکس سازگار نیست؛ حتی با مؤسس خود. مردم کوفه حتی بنیامیه را هم آزار میدادند. منتها بنیامیه با سیاست با مردم کوفه برخورد میکردند. یعنی برای سرکوب کوفیان حاکمان سفاک و خشن را برای کوفه انتخاب میکردند.
از خصائص منفی مردم کوفه باید عبرت گرفت
مردم کوفه به دلیل وجود چهار نوع پراکندگی در هیچ دورهای بر روی یک مسئله اجماع نداشتند. از این چهار نوع پراکندگی خصائص منفی اهل کوفه حاصل میشود. کوفیان چه خصلتهایی داشتند که ما نباید داشته باشیم؟ تا اگر امام عصر تشریف آوردند ما با ایشان رفتاری شبیه به رفتار کوفیان با امام حسین را نداشته باشیم. خطر این خصائص در دوران ظهور بروز پیدا میکند. نکند نقائص کوفیان در ما وجود داشته باشد و رشد بکند و در زمان ظهور ما را در مقابل امام زمان قرار بدهد!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گزیده سخنرانی
استاد سیدمحمدباقر علوی تهرانی
موضوع: جریانشناسی مردم کوفه | جلسه ۷
از سلسله جلسات هفتگی سهشنبهها
تاریخ : ۱۲ شهریور ماه ۱۴۰۳
مسجد حضرت امیر علیهالسلام
@Fares_ir