آبرسانى جن مؤ من به تشنگان

آبرسانى جن مؤ من به تشنگان  

امام باقر(ع ) فرمود: گروهى از مؤ منان به مسافرت رفتند، در مسير راه آبشان تمام شد و سخت تشنه شدند، به طورى كه كنار جاده رفتند و خود را به ريشه هاى درخت (كه كمى رطوبت داشت ) مى چسبانيدند و آماده مرگ مى شدند.
در اين ميان پير مردى كه لباس سفيدى بر تن داشت ، نزد آنها آمد و گفت : (برخيزيد، باكى بر شما نيست ، اين آب است كه براى شما آورده ام ).
آنها برخاستند و از آب نوشيدند و سيراب شدند، سپس به آن پير مرد گفتند: (تو كيستى ، خدا تو را رحمت كند؟)
او گفت : من از جنيان هستم كه با رسول خدا(ص ) بيعت كرده اند، من از رسول خدا(ص ) شنيدم فرمود: (مؤ من ، برادر مؤ من ، چشم او و راهنماى او است ، پس شما نبايد در محضر من ، تباه گرديد) (بلكه با حضور اسلام كه در ميان شما است ، با هميارى ، همديگر را از تباهى حفظ مى نمائيد.) (453)

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.