پژمردم از نیامدنت…

پژمردم از نیامدنت…

• من جمعه‌ها برای تو گل می‌خرم هنوز
از خواب خوش به شوق تو من می‌پرم هنوز

• آهسته می‌کشم پر شال تو را به چشم
هی درد دل برای تو می‌آورم هنوز

• می‌گویم از زمانه و تو گوش می‌دهی
دلخوش به دل سپردن این باورم هنوز

• باور نمی‌کنی؟ به‌خدا من غروب‌ها
نان از کنار سفرهٔ تو می‌برم هنوز

• از کاج‌های خسته کمی پیرتر شدم
اما ز عاشقان زمین برترم هنوز

• با اینکه انتظار مرا پیر کرده است
در عشقت از تمام جوان‌ها سرم هنوز

• پژمردم از نیامدنت جمعه‌های داغ
اما گلاب خانگی قمصرم هنوز

• هر‌کس بپرسد از من و از حال و روز من
می‌گویمش به بغض: کمی بهترم! هنوز

✍️ ناهید رفیعی

📖 #اشعار_مهدوی

✅ رسانه مهدیاران
@Mahdiaran