سيماى امام رضا (ع )
نرم گشتن بندهاى آهن
يكى از محبّان امام رضا عليه السلام را بعد از شهادت وى حبس نمودند، و زنجير گران بر گردن و پايش نهادند، و او را در خانه اى كه حبس نموده بودند آتش زدند، كه دايم مناقب امام گفتى ، و دُرهاى مدح اولاد رسول سفتى ، بعد از امر سوختن خانه چون آن فقير بى گناه از اين حال آگاه شد مناجات نمود كه يا رب به حق آن امامى كه از انگور زهرآلود چهره به باغ شهادت گردآلود كرد، و به حق رضاى آن رضا كه به تقدير تو موافق گشته و به داغ دورى فرزندان و مفارقت جان راضى شد، مرا از اين بندگان خلاصى ده ، و آتش سوزان را به محبّت اولاد خليل خود بر من گلستان كن ، همان دم به كرم مجيب دعوة المضطّرين (الدعاء) بندهاى آهن چون موم نرم گشت ، و از آن آتش بلا به خاك جسم آب محبّت زده ، چون باد از آن ورطه خلاص شد كه به يك سر موى وى مضرّت ن رسيد.(222) |