الله اكبر آخرين كلام

الله اكبر آخرين كلام

كلماتى چند از مرحوم حاج سيد حسين فاطمى قمى شاگرد حاج ميرزا جواد آقا در بيان احوال آن جناب (رضوان الله تعالى عليهما):
عصر روز پنج شنبه پانزدهم شعبان هزار و سيصد و هشتاد و هشت هجرى قمرى مطابق 16/8/1347 ه‍ش در قم خدمت جناب سيد فاضل حجة الاسلام و المسلمين حاج آقا سيد حسين فاطمى قمى مشرف شدم تا آن روز او را نديده بودم . پيرمردى بود در حدود صد سال . پس از اداء آداب ورود از مرحوم آميرزا جواد آقا سخن به ميان آوردم به عنوان تشويق اين جانب در جواب به من فرمود:
آقا كسى كه در اين اوضاعك از من در اين گوشه خبر بگيرد و دنبال احوال و آداب آقا ميرزا جواد آقاى ملكى (رحمة الله عليه ) باشد معلوم است كه در او چيزى است .
از جنابش اجازه خواستم غزلى را كه در همان روز گفتم برايش قرائت كنم غزلى كه مطلعش اين است :

بلبلان را آرزويى جز گل و گلزار نيست
عاشقان را لذتى جز لذت ديدار نيست

اجازه داد و گوش فراداشت و تحسين فرمود.
عرض كردم از مرحوم آقاى ملكى دستورالعملى به ما مرحمت بفرماييد. گفت : او خودش دستورالعمل بود شب كه مى شد ديوانه مى شد و در صحن خانه ديوانه وار قدم مى زد و مترنم بود كه :

گر بشكافند سراپاى من
جز تو نيابند در اعضاى من

آخرين حرفش در بيماريش اين بود كه گفت : ((الله اكبر))، و جان تسليم كرد.(237)

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.