جايگاه علمى
گواهى استادان و هم دوره ايها و نيز شاگردان برجسته كه بخشى از آن در ذيل مى آيد نمايانگر دقّت نظر و نبوغ برجستگى علمى ايشان است :
از آن جمله گويند: روزى ايشان در درس كفايه يكى از شاگردانِ مرحوم آخوند خراسانى به نحوه تقرير مطالب آخوند خراسانى توسّط استاد اعتراض مى كند، ولى با توجه به اينكه از همه طلاب شركت كننده در درس كم سنّ و سال تر بوده در جلسه بعدى پيش از حضور استاد مورد اعتراض و انتقاد شديد شاگردان ديگر قرار مى گيرد، ولى در آن هنگام ناگهان استاد وارد مى شود و متوجّه اعتراض شاگردان به ايشان مى گردد. سپس خطاب به آنان مى فرمايد: ((با آقاى بهجت كارى نداشته باشيد.))، همه ساكت مى شوند آنگاه استاد ادامه مى دهد: ((ديشب كه تقريرات درس مرحوم آخوند را مطالعه مى كردم متوجّه شدم كه حقّ با ايشان است )) و پس از اين سخن ، از جديّت و نبوغ آيت الله بهجت تمجيد مى نمايد.
يكى از دانشمندان نجف مى گويد: ((ايشان در درس ، به مرحوم آيت الله كمپانى امان نمى داد، و پيوسته بحثها را مورد نقد قرار مى داد.))
مرحوم آيت الله حاج شيخ مرتضى حائرى نيز مى گويد: ((ايشان با اظهار نظرهاى دقيق و اشكالات مهمّ، چنان نظر استاد را جلب كرده بود كه چند روزى مجلسِ درس از حالت درس خارج شده بود، آن ايرادها براى ما هم مفيد بود؛ ولى آقاى بهجت براى گريز از شهرت ديگر به انتقاد نپرداختند و اگر ادامه مى دادند معلوم مى شد اگر بالاتر از ديگران نباشند بى شك كمتر از آنان نيستند.))(31)
مرحوم علامه محمّد تقى جعفرى مى گويد: ((آن هنگام كه در خدمت آقا شيخ كاظم شيرازى مكاسب مى خوانديم ، آيت الله بهجت نيز كه اينك در قم اقامت دارند، در درس ايشان شركت مى نمودند، خوب يادم هست كه وقتى ايشان اشكال مى كردند آقا شيخ كاظم با تمام قوا متوجّه مى شد، يعنى خيلى دقيق و عميق به اشكالات آقاى بهجت توجّه مى كرد، و همان موقع ايشان در نجف به فضل و عرفان شناخته شده بود.))(32)
آيت الله سيد محمد حسين طهرانى در كتاب انوارالملكوت مى نويسد: ((آيت الله حاج شيخ عباس قوچانى ، وصىِّ سيد على آقاى قاضى مى فرمودند: آيت الله العظمى حاج شيخ محمد تقى بهجت در فقه و اصول به درس مرحوم آيت الله العظمى حاج شيخ محمد حسين غروى اصفهانى معروف به كمپانى حاضر مى شدند و چون به حجره خود در مدرسه مرحوم سيد باز مى گشتند بعضى از طلابى كه در درس براى آنها اشكالاتى باقى مانده بود به حجره ايشان مى رفتند و اشكالشان را رفع مى نمودند. و چه بسا ايشان در حجره خواب بودند و در حال خواب از ايشان مى پرسيدند و ايشان هم مانند بيدارى جواب مى دادند جواب كافى و شافى ، و چون از خواب برمى خاستند و از قضايا و پرسشهاى در حال خواب با ايشان سخن به ميان مى آمد ابداً اطلاّع نداشتند و مى گفتند: هيچ به نظرم نمى رسد و از آنچه مى گوييد در خاطرم چيزى نيست .))(33)
آيت الله مشكينى مى گويد: ((ايشان از جهت علمى (هم در فقه و هم در اصول ) در يك مرتبه خيلى بالايى در ميان فقهاى شيعه قرار دارند.))(34)
حجة الاسلام والمسلمين امجد مى گويد: ((ايشان در علميت در افق اعلى است . فقيهى است بسيار بزرگ ، و معتقدم كه بايد مجتهدين پاى درسشان باشند تا نكته بگيرند و بفهمند، و حقّ اين است كه درس خارج را بايد امثال آيت الله بهجت بگويند نه آنهايى كه به نقل اقوال بسنده مى كنند.))