دستور العمل هشتم :

دستور العمل هشتم :
باسمه تعالى
اَلْحَمْدُ لِلّهِ وَحْدَه ، وَ الصَّلاةُ عَلى سيِّد اَنْبيائِهِ وَ عَلى آلِهِ الطَّيِّبين وَ اللَّعْنُ عَلى أَعْدائِهِمْ أَجْمَعينَ.
جماعتى از مؤ منين و مؤ منات ، طالب نصيحت هستند، بر اين مطالبه ، اشكالاتى وارد است ، از آن جمله :
1 – نصيحت در جزئيّات است ، و موعظه اعمّ است از كليّات و جزئيّات ، ناشناسها همديگر را نصيحت نمى كنند.
2 – ((مَنْ عَمِلَ بما عَلِمَ، وَرَّثَةُ اللّهُ عِلْمَ ما لَمْ يَعْلَمْ))(136) [و] [مَنْ عَمِلَ بِما عَلِم ] كُفِىَ مالَمْ يَعْلَمْ))(137) [و] (وَالَّذينَ جاهَدُوا فينا، لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا).(138)
[به ] آنچه مى دانيد عمل كنيد، و در آنچه نمى دانيد احتياط كنيد تا روشن شود. و اگر روشن نشد بدانيد كه بعضِمعلومات را زيرپا گذاشته ايد، طلب موعظه از غيرِ عامل ، محلّ اعتراض است ، و قطعاً مواعظى را شنيده ايد و مى دانيد، عمل نكرديد وگرنه روشن بوديد.
3 – همه مى دانند كه ((رساله عمليّه )) را بايد بنگرند و بخوانند و بفهمند، و تطبيق عمل بر آن نمايند، و حلال و حرام را با آن تشخيص ‍ بدهند؛ پس نمى توانند بگويند: ((ما نمى دانيم چه بكنيم و چه نكنيم .))
4 – كسانى كه به آنها عقيده داريد نظر به اعمال آنها نماييد، آنچه مى كنند از روى اختيار بكنيد، و آنچه نمى كنند از روى اختيار نكنيد؛ و اين از بهترين راه هاى وصول به مقاصد عاليه است ((كُونُوا دُعاةً إِلَى اللّهِ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ))(139) مواعظ عمليّه بالاتر و مؤ ثّرتر از مواعظ قوليّه است .
5 – از واضحات است كه خواندن قرآن در هر روز، و ادعيه مناسبه اوقات و امكنه در تعقيبات و غير آنها، و كثرت تردّد در مساجد و مشاهد مشرّقه ، و زيارت علما و صُلَحا و همنشينى با آنها، از مرضيّات خدا و رسول صلّى اللّه عليه و آله است و بايد روز به روز مراقب زيادتى بصيرت و اُنس به عبادت و تلاوت و زيارت باشد.
و بر عكس ، كثرت مجالست با اهل غفلت ، مزيد قساوت و تاريكى قلب و استيحاش از عبادت و زيارات است ؛ از اين جهت است كه احوال حسنه حاصله از عبادات و زيارات و تلاوتها، به سبب مجالست با ضعفاء در ايمان ، به سوء حال و نقصان مبدّل مى شوند؛ پس مجالست با ضعيف الايمان – در غير اضطرار و براى غير هدايت آنها – سبب مى شود كه ملكاتِ حسنه خود را از دست بدهد، بلكه اخلاق فاسده آنها را ياد بگيرد:
((جالِسُوا مَنْ يُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ رُؤْيَتُهُ، وَ يَزيدُ فى عِلْمِكُمْ مَنْطِقُهُ، وَ يُرَغِّبُكُمْ فِى الاَّْخِرَةِ عَمَلُهُ.))(140)
6 – از واضحات است كه ترك معصيت در اعتقاد و عمل بى نياز مى كند از غير آن ؛ يعنى غير محتاج است به آن ، و او محتاجِ غير نيست ، بلكه مولِّد حسنات و دافع سيّئات است : (وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالاِْنْسَ إِلاّ لِيَعْبُدُونِ.)(141) [يعنى ] عبوديّتِ تركِ معصيت در عقيده و عمل .
بعضى گمان مى كنند كه ما از ترك معصيت عبور كرده ايم !! غافلند از اينكه معصيت ، اختصاص به كبائر معروفه ندارد، بلكه اصرار بر صغائر هم كبيره است ؛ مثلاً نگاه تند به مطيع براى تخويف ، إ يذاءِ مُحرَّم است ؛ [و] تبسّم به عاصى براى تشويق ، اعانت بر معصيت است .
محاسن اخلاقِ شرعيّه و مفاسد اخلاق شرعيّه در كتب و رسائل عمليّه متبيّن شده اند.
دورى از علماء و صلحا سبب مى شود كه سارقينِ دين فرصت را غنيمت بشمارند و ايمان و اهلش را بخرند به ثمنهاى بَخْس و غيرمبارك ، همه اينها مجرّب و ديده شده است .
از خدا مى خواهيم كه عيدى ما را در اعياد شريفه اسلام و ايمان ، موفقيّتِ به ((عزم راسخِ ثابتِ دائم بر ترك معصيت )) قرار بدهد كه مفتاح سعادت دنيويّه و اُخرويّه است ، تا اينكه ملكه بشود ترك معصيت ؛ و معصيت براى صاحب ملكه ، به منزله زهر خوردن براى تشنه است يا ميته خوردن براى گرسنه است .
البتّه اگر اين راه تا آخر مشكل بود و به سهولت و رغبت منتهى نمى شد، مورد تكليف و ترغيب و تشويق از خالق قادر مهربان نمى شد.
وَ ما تَوْفيقى إِلاّ بِاللَّهِ، عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ، وَ إِلَيْهِ أُنيبُ)). وَ الْحَمْدُ لِلّهِ أَوّلاً وَ آخِراً، وَ الصَّلاةُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطّاهِرينَ، وَ اللَّعْنُ الدّائِمُ عَلى أَعْدائِهِمْ أَجْمَعينَ.
17 ربيع المولود 1419
مطابق با 21/4/1377

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.