از شما مي خواهم كه در مرحله اوّل خود را بسازيد و بعد ديگران را. شهيد مجتبي كاظمي |
|
خاطره
افسر رده بالاي ارتش عراق بود. بيست روز پيش اسير شده بود. با هيچ کدام از فرماندها حرف نميزد. وقتي حسن آمد، تمام اطلاعاتي را که مي خواستيم دو ساعتهگرفت. بچه هاي به شوخي مي گفتند « جادوش کردي ؟» فقط لبخند مي زد. مي گفت « به فطرتش برگشت.» |