هارون و كنيز مهربان

هارون و كنيز مهربان
هارون الرشيد روز عيد قربان همه كنيزان و غلامان را جمع مى نمود و خلعت هاى گران بها تهيه مى نمود و كيسه هاى دِرهم و دينار حاضر مى نمود و به آنان مى گفت هر كه هر چه را دوست دارد اختيار كند روزى كنيز پيش آمد و دست بر سر هارون گذاشت در حاليكه همه كنيزان و غلامان به گردآورى درهم و دينار بودند.
هارون گفت : چرا نمى روى مانند ديگران چيزى برگيرى ؟
كنيز گفت : من غير از شما را دوست ندارم و چيزى غير از شما را نمى خواهم .
هارون گفت : اى كنيز! من و سلطنتم از براى تو باد. (و آنگاه آزادش ساخت و همه را در فرمان وى درآورد).(13)

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.