77 – لطف الهى بكند كار خويش

77 – لطف الهى بكند كار خويش
در كتاب جذب القلوب الى ديار المحبوب نوشته شيخ عبدالحق دهلوى آمده است كه :
مردى هنگام طواف ، غير از صلوات بر پيغمبر (ص ) به ذكر ديگرى نمى پرداخت . از او پرسيدند: چرا از صلوات ذكر ديگرى نمى گويى ؟
گفت : من با خدا عهد كردم كه به وردى غير از صلوات بر محمد و آل محمد نپردازم ؛ زيرا پس از آن كه پدرم وفات نمود، او را ديدم كه صورتش مانند صورت خر شد، بسيار غمگين و ناراحت شدم و با غصه خوابيدم ، در خواب ، رسول خدا (ص ) را ديدم ، دامن آن بزرگوار را گرفته و التماس نمودم و او را شفيع پدر خود قرار دادم و به آن حضرت گفتم : چرا صورت پدرم تغيير كرده ؟
آن حضرت فرمودند: پدرت رباخوار بود و كسى كه در دنيا رباخوارى كند، در آخرت صورت او تغيير كرده و به شكل حمار (خر) در مى آيد؛ اما از آن جا كه پدر تو هر شب به هنگام خواب ، صد بار بر من ، صلوات مى فرستاد، به همين خاطر، من شفاعت تو را درباره او قبول نموده و صورتش را به حالت اوليه برگردانيدم .
من از خواب بيدار شدم ، هنگامى كه به صورت پدرم نگاه كردم ، ديدم صورتش مثل ماه مى درخشد، او را دفن كردم و به هنگام تدفين او شنيدم كه هاتفى مى گفت : سبب عنايت بارى تعالى و غفران و آمرزش او به پدر تو به اين خاطر بود كه او بر پيامبر صلوات مى فرستاد. (34)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.