نمونه اي از قضاوتهاي شگفت انگيز اميرالمؤمنين(ع)
دو زن در عهد خلافت غصبي عمر بر سر کودکي نزاع داشتند . هر يک کودک را بدون شاهد فرزند خود مي دانستند عمر نمي دانست که چه حکمي کند ، به امير المومنين علي (عليه السّلام) متوسل گرديد تا خاطرش را از اين پيشامد آسوده سازد . حضرت هر دو را خواند و اندرزشان داد و از خدا ترسانيد ، ولي اثري نبخشيد ، و بر نزاع خود باقي ماندند . آن حضرت چون ديد دست از جدال بر نمي دارند فرمود : ارّه اي به من بدهيد . گفتند : ارّه را براي چه مي خواهيد ؟! حضرت فرمود : مي خواهم کودک را به دو نيم کنم و به هر يک نيمي از کودک را بدهم ! يکي از آنها در برابر حکم ساکت ماند . ولي ديگري فرياد مي زد و مي گفت من از حق خود گذشتم و کودک را به او بخشيدم . امير المومنين علي (عليه السّلام) فرمود : کودک از آن تو است ، زيرا اگر فرزند او بود ، دلش به حال او مي سوخت . زن به اقرار آمد و گفت : کودک فرزند اوست ، عمر خوشحال شد و گفت : اگر علي نبود عمر هلاک مي شد .
شمه اي از فضايل و معجزات امام علي (ع) – سيد محسن حجازي زاده
– به نقل از نرم افزار عاشق ترين معشوق