امام حسن(ع) و دفاع از حق پدر

امام حسن(ع) و دفاع از حق پدر
خانه نشيني پدر و به غارت رفتن ميراث آن امام مظلوم خار در چشم خليده و استخوان در گلو شكسته ، و حوادث دردناك ديگري كه به دنبال آن براي اين خاندان عزيز پيش آمد، و مشاهده آن مناظر رقت بار…تحمل و خويشتن داري در برابر همه اين ناگواري ها، آن هم براي كودكي هفت ساله و هشت ساله و در حد اعلاي نبوغ و ذكاوت كه همه چيز را درك مي كرده و تجزيه و تحليل مي نموده، كاري بس دشوار و مشكلي جانسوز و جانگداز است…!
اما با تمام اين احوال شايد سكوت كامل را در برابر آن همه مظلوميت جايز ندانست و بالاخره در يكي از روزها خود را به مسجد رسول خدا رسانده و ابوبكر را كه در جايگاه جدش پيامبر(ص)نشسته بود مخاطب ساخته و با همان لحن كودكانه، ولي پر معني و كوبنده، بدو فرمود:
فرود آي…فرود آي از منبر پدرم و به سوي منبر پدرت برو!
اين گفتار كوبنده با آن لحن كودكانه و پر معني همه حاضران در مسجد را مبهوت ساخته و چون سرهاي خود را برگرداندند با سبط اكبر رسول خدا و نور ديده محبوب آن حضرت، يعني امام حسن مواجه شدند كه ابوبكر را مخاطب ساخته و آن سخنان را اظهار فرمود، كه همه آنچه را ممكن بود به صورت مناظره و استدلال بيان دارد، با همين دو جمله كوتاه و پر معني اظهار فرمود.
ابوبكر چنان غافلگير شده بود كه بناچار در پاسخ فرزند رسول خداگفت:
راست گفتي به خدا سوگند كه آن منبر پدر تو است، نه منبر پدر من.

زندگاني امام حسن مجتبي (ع) ص 99 تا 451

مؤلف: سيد هاشم رسولي محلاتي

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.