راز بيماري امام سجاد (ع) درکربلا 2

راز بيماري امام سجاد (ع) درکربلا 2
از زبان سيدالساجدين اين گونه روايت است كه شب عاشورا هنگامي كه حضرت ياران خويش را گرد آورد تا با آنان گفتگو كند من نيز كه بيمار بودم نزديك آنان رفتم تا سخنان حضرت را بشنوم. «و انا اذا ذاك مريض.»[6] براي روشن شدن اين مطلب و اينكه جاي هيچ شك و شبهه اي باقي نماند در ادامه به قسمتي از جريان حادثه كربلا اشاره مي نمايم:
هنگامي كه امام حسين (ع) تنها ماند و به هر سو نگاه كرد، براي خود يار و ياوري نديد، صدا زد:
«هل من ذاب يذب عن حرم رسول الله؛ آيا كسي هست كه از حرم رسول خدا(ع) حمايت و دفاع كند؟!…»
اين سخن آنچنان جگر سوز بود كه وقتي بانوان حرم، آن را شنيدند، صداي گريه ي آنها بلند شد، در اين هنگام امام سجاد(ع) كه سخت بيمار و در بستر بود برخاست و به زحمت از خيمه اش بيرون آمد، به قدري ناتوان بود كه نمي توانست شمشير خود را حمل كند.
ام كلثوم (ع) تا نگاهش به حضرت افتاد فرياد زد: به خيمه برگرد. امام سجاد(ع) فرمود: اي عمّه، مرا رها كن تا در ركاب پسر رسول خدا(ص) با دشمن بجنگم.
امام حسين(ع) متوجه شد و فرياد زد: اي ام كلثوم، او را نگهدار، تا زمين از نسل آل محمد(ص) خالي نماند.[7] 6- ارشاد، ج2، ص91.
7- سوگنامه آل محمّد، نوشته محمّدي اشتهاردي، ص333.
منبع: سيره پيشوايان، ص235؛ امام سجاد(ع) الگوي زندگي، ص26?‌.

http://noorportal.net/951/1198/1590/2765/57442.aspx

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.