ماجراي تيراندازي امام باقر (ع) و تصميم هشام به قتل ايشان 2

ماجراي تيراندازي امام باقر (ع) و تصميم هشام به قتل ايشان 2
تير از چله رها شده و دقيقاً در وسط هدف قرار مي گيرد. امام سپس دومين تير را در كمان گذاشته و چنان تير را رها مي كنندكه بر پيكان تير اول فرود مي آيد و آن را مي شكافد ،‌تير سوم بر دوم و چهارم بر سوم … و نهم بر هشتم و فرياد حاضران بلند مي شود. هشام بي قرار گشته و فرياد مي زند آفرين ابا جعفر ! تو در عرب و عجم سرآمد تيراندازاني چطور مي پنداري زمان تيراندازي تو گذشته است . قريش تا چون تويي را در ميان خود دارد بر عرب و عجم فخر خواهد كرد. آنگاه هشامدرادامه مي گويد : از آنگاه كه خويش را شناختم تا كنون تير اندازي بدين زبر دستي نديدهامو گمان نمي كنم كسي در روي زمين چون تو بر اين امر توانا باشد . آيا فرزندت جعفر ( امام جعفر صادق ع) نيز مي تواند اينچنين خوب تير اندازي كند ؟‌

امام باقر (ع) فرمودند : ما كمال و تمام را به ارث مي بريم همان كمال و تمامي كه خدا بر پيامبرش فرود آورد . هشام سعي مي كرد خود ، را خيلي آرام و خوشحال از پيروزي امام (ع) جلوه دهد اما سخنان بر حق امام موجب گشت تا چهره اش سرخ شده و سر به زير افكند و از امام صادق (ع) نقل است كه فرمودند :در همان هنگام تصميم بر قتل پدرم گرفت …
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=1904

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.