شهيد عباس متقي

كار را براي رضاي خدا انجام دهيد. وقتي رضايت خدا حاصل شد، انسان قلبش سبك و پاك مي شود.

شهيد عباس متقي

خاطره

برادرم شهيد «حسين رنجبر» پس از شهادت هم در حل ّ مشكلات به من كمك مي كرد. بهمن ماه سال بود. من سردرگم و مضطرب بودم . به خانواده اي كه براي امر خيري به منزل ما آمده بود چه پاسخي بدهم . فقط از خدا مي خواستم مرا كمك كند تا آينده خوبي داشته باشم . ماه رمضان بود سحري را كه خوردم ، نماز خواندم و خوابيدم . در عالم خواب حسين را ديدم . خيلي خوشحال شدم . كمي با هم صحبت كرديم . جريان خواستگاري را مطرح كردم . از او خواستم مرا راهنمايي كند. در حالي كه باچشمان مهربانش به من نگاه مي كرد با تبسّم گفت : «زهرا او خيلي خوبه » در همان هنگام از خواب بيدار شدم . اضطراب من برطرف شده بود وخوشحال بودم . شهيدحسين رنجبر
منبع : نوازشگران جان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.