اجمال روز عاشورا 2

اجمال روز عاشورا   2

تا آن كه حضرت (علیه السلام) در اثر شدّت جراحات و نيز تشنگى بيش از حدّ نقش بر زمين گرديد.
در همين بين، دشمنان براى غارت اموال زنان و كودكان به خيمه ها يورش بردند؛ و چون حضرت متوجّه هجوم دشمن به خيمه اهل و عيال خود شد، فريادى بر آن ها كشيد:
واى بر شماها، اى پيروان ابوسفيان ! اگر دين نداريد و از روز قيامت نمى هراسيد، آزاده و با غيرت باشيد، و اگر مرد هستيد مردانه بجنگيد.
در اين هنگام ، شمر ملعون صدا كرد: اى حسين ! چه مى گوئى ؟
حضرت (علیه السلام) فرمود: مى گويم شما با من جنگ مى كنيد و زنان چه گناهى دارند، سربازان و نيروهاى خود را تا من زنده هستم از حرم و ناموس من دور نگه داريد و ايشان را مورد تجاوز و اذيّت قرار ندهيد.
پس دشمن عقب گرد كرد و عمر بن سعد ملعون دستور داد كه برويد كار او را تمام كنيد.
و چند نفر از فرماندهان لشكر آمدند و خواستند حضرت ابا عبداللّه الحسين (علیه السلام) را به شهادت برسانند، ولى طاقت نياوردند و بازگشتند.
تا آن كه در نهايت، شمر ملعون –یا سنان بن انس- وارد قتلگاه شد و با وضعى رقّت بار و دلخراش سر مقدّس آن امام مظلوم و غريب را از بدن جدا كرد كه زبان و قلم از گفتار آن شرم دارد.

تلخيص از : مقتل خوارزمى : ج 2، ص 33، تاريخ طبرى : ج 4، ص 344، مشيرالاحزان : ص 72، بحارالانوار : ج 45، ص 47 – 57.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.