شهید حبیب الله حاجی رضایی بنادکی

همه ماها امانتی هستیم که باید طی مراحلی با امتحان شدن در گذرگاه دنیا به عالم آخرت برسیم.

شهید حبیب الله حاجی رضایی بنادکی

خاطره

یه روز که خسته از محل کار به منزل برگشتم دیدم بچه ها دعواشون شده و شداشون تا دم در خونه میاد. با عصبانیت وارد خونه شدم تا از عباس گلایه کنم. دیدم داره نماز میخونه . نمازش که تم.م شد حسابی ازش گله کردم که چرا شما خونه بودی و بچه ها اینقدر شلوغ میکردن؟ عباس هم با مظلومیت خاصی عذرخواهی کرد. بعد که اروم شدم فهمیدم چقدر تند باهاش حرف زدم. اصلا عباس مقصر نبود . نماز میخوند ، و بچه ها هم از این فرصت استفاده کرده بودن . فقط به این فکر میکردم که چقدر بزرگوارانه باهام برخورد کرد .  شهید عباس بابایی
منبع : راز و نیاز شهدا ص 68

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.