شهيد گمنام

سعي در خودكفايي بكنيد و هر كمك و ياري را از خداوند متعال بخواهيد و گول استعمار شرق و غرب را نخوريد. شهيد گمنام

خاطره

بعد یکی ار عملیات ها چند تا جعبه ی خالی با خودش آورده بود .زن همسایه که دید به کنایه گفت: انگار آقای برونسی دست پر تشریف اوردن. حتما یه چیزی واسه بچه هاست. عبدالحسین وقتی عصبانیت منو دید با خنده گفت:حتما کسی خانوم مارو ناراحت کرده ! گفتم:زن همسایه فکر کرده توی جعبه ها چیزی گذاشتی و اوردی واسه بچه ها. عبدالحسین که سعی می کرد ناراحتی منو بر طرف کنه گفت : به جای عصبانیت خواستی بگی شما هم شوهرتون رو بفرستید جبهه تا جعبه های بیشتری بیاره! تا اومدم حرف دیگه ای بزنم ، حالت پدرانه ای گرفت و شروع کرد بع دلداری دادن . اونقدر گفت و گفت تا آروم شدم.  شهید عبدالحسین برونسی
منبع : خاکهای نرم کوشک ص 143

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.