چرا بازار غيبت و افترا رواج مييابد و همه چيز را به حساب سياست ميگذاريم؟ شهيد حسيتعلي رحيقي
در سال 1359 تعدادى نیرو به فرماندهى محمدعلى طالبى – معروف به میرزاى نجفآبادى – براى عملیات شناسایى به منطقه شوش فرستاده شدند و گروه شناسایى دشمن را كه قصد حمله داشتند، شناسایى كردند. میرزا خیلى جدى گفت: «برادران عزیز من! امروز یا باید مقاومت كنید و دشمن را شكست دهید، یا اگر كوتاهى كنید، همه شما كشته و اسیر مىشوید.» بچهها وقتى صداى او را شنیدند، با صداى بلند گفتند: «مقاومت، مقاومت!» حمله شروع شد. تعداد افراد ما 70 نفر بودند و عراقیها حدود 300 نفر. جنگ سختى در گرفت. به علت نبرد خوب بچهها عراقیها مجبور به عقبنشینى شدند. در آن بین میرزا خواست نماز بخواند؛ براى همین از ما فاصله گرفت و قصد داشت تیمم كند كه صداى خمپاره شنیده شد. به سمت میرزا كه برگشتم دیدم روى زمین افتاده است. تركش به پهلویش اصابت كرده و به دیدار حق نایل گشته بود شهید محمد علي طالبي
منبع : راوى: برادر مرتضى هاشمى، ر. ك: در امتداد دیروز، ص 9