در کربلا؟ مدینه؟ کجا گریه می کنی آقای بی نشانه شب های جمعه ام انگار بی مقدمه کرب و بلاییم وقتی گدای خانه شب های جمعه ام از سفره حسین بلندم نکن که من محتاج آب و دانه شب های جمعه ام.