جــانــا بـه جعــد مـوي تـو ، بر طـرّه شـب بــوي تو ، و ان حلقـه گيسـوي تــو وان تيـغ زن ابــروي تــو، وان نرگــس جـــادوي تــو ، از خــود بــده مــا را خــبـر اي يار غائب از نظر!