یاد مرگ مرا از بازی باز می دارد شهید صادق مزددستان

شهدا

یاد مرگ مرا از بازی باز می دارد شهید صادق مزددستان

بعد از مدت ها برگشته بودیم ارومیه. شب خانه ی یکی از آشناها ماندیم. صبح که برای نماز پا شدیم. بهم گفت گمونم اینا واسه ی نماز پا نشدن. بعدش گفت سر صبحونه باید یه فیلم کوچیک بازی کنی! گفتم یعنی چی؟ گفت مثلا من از دست تو عصبانی می شم که چرا پا نشدی نمازت رو بخونی. چرا بی توجهی کردی و از این حرفا. به در میگم که دیوار بشنوه. گفتم نه من نمی تونم. گفتن واسه ی چی؟ این جوری بهش تذکر می دیم. یه جوری که ناراحت نشه. گفتم آخه تا حالا ندیده ام چه جوری عصبانی می شی. همین که دهنت رو باز کنی تا سرم داد بزنی، خنده ام می گیره، همه چی معلوم می شه. زشته. هر چه اصرار کرد که لازمه، گفتم نمی تونم خنده م می گیره. بعد ها آن بنده ی خدا یک نامه از مهدی نشانم داد. درباره نماز و اهمیتش. سردار شهید مهندس مهدی باکری
منبع : وبلاگ 100 خاطره از شهدا به نقل از کتاب باکری، انتشارات روایت فتح
منبع کلام شهدا:وبلاگ متعهدین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.