ميان کوچه مان بوي يار مي آيد

#شعر_مهدوی
#نرم_افزار_جامع_مهدویت

ميان کوچه مان بوي يار مي آيد
گلي رسيده که با او بهار مي آيد

خبر رسيده کسي از تبار باران ها
رسد به داد دل خشکسالي جان ها

خبر رسيده که طوفان به پا شود وقتي
نسيم آمدنش مي رسد به ايوان ها

خبر رسيده که وقتي رسيد مي شِکُفد
گل از گل همه ي خارهاي گلدان ها

خبر رسيده که روزي ز مشرق کعبه
دوباره سر بزند آفتاب ايمان ها

خبر رسيده که با آيه هاي چشمانش
پس از ظهور کنند استخاره قرآن ها

خبر رسيده ولي ما هنوز هم خوابيم
شبيه مرده اي افتاده در خيابان ها

عوض شده است زمانه چنان که مجنون هم
به خانه خفته و ليلاست در بيابان ها

اگر نياز ببيند بدون ناز آيد
چنان که آب گوارا به کام عطشان ها

به جاي خوردن نامش به کوچه ي دلمان
فقط شده است «ولي عصر» نام ميدان ها

دعاي عهد نرفته ز يادمان اما
نمانده است کسي روي عهد و پيمان ها

اگر چه با دل شيعه کنار مي آيد
نکردم آن چه ز ما انتظار مي آيد

دعا براي ظهورش دعايمان شده است
تمام آرزوي ربّنايمان شده است

قسم به «يابن الانوار ظاهره» نورش
ميان ظلمت شب روشنايمان شده است

براي آشتي با خدا و توبه ي مان
چقدر واسطه و آشنايمان شده است

بيا به سمت ظهورش کمي قدم بزنيم
که انتظار فقط ادعايمان شده است

هميشه در وسط جنگِ کشتي و طوفان
به سمت ساحل حق ناخدايمان شده است

هميشه آخر خط با نگاه رحمت خود
عوض کننده ي حال و هوايمان شده است

همان که باعث خون گريه هاي او هستيم
هميشه باعث لبخندهايمان شده است

دوباره نيمه ي شعبان و افضل الاعمال
زيارت حرم کربلايمان شده است

بيا دوباره براي حسين گريه کنيم
بيا که ناله ي او همنوايمان شده است

چقدر با من و تو گريه کرده بر جدّش
چقدر هم نفس هاي هايمان شده است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.