خدا را باور نداشتند

خدا را باور نداشتند و با تمسخر به مردمی که خانه خدا را طواف می کردند نگاه می کردند. ابن مقفع گفت: به نظر من این مردم همه احمق و جاهل هستند مگر آن مرد که آن گوشه نشسته است.
ابن ابی العوجاء گفت: تو از کجا او را چنین می دانی و بقیه را جاهل؟
– با او گفتگو کرده ام. او سرشار از دانش و هوشمندی است.
– حالا که چنین است باید با او مناظره کنم تا او را بیازمایم.
– چنین نکن زیرا در مقابل او در مانده خواهی شد.
ابن ابی العوجاء توجهی نکرد و به سمت امام جعفر صادق(ع) حرکت کرد.
پس از مدتی از مناظره با امام بازگشت و با حیرت گفت:
این شخص بالاتر از بشر است. اگر یک وجود روحانی در جهان باشد که در لباس بشر ظاهر شده باشد او همین مرد است… [۱] نه فقط ملحدان که صاحبان اندیشه های دور و نزدیک بارها و بارها علم بیکران او را آزمودند و خود را در برابر دریای علم ایشان ناچیز دیدند.آوازه دانش و اخلاق آسمانی جعفر بن محمد(ع) آنچنان در جهان اسلام پیچید که طالبان دانش را از اقصی نقاط سرزمینهای اسلامی پای درس ایشان کشاند تا نزد وارث علم الکتاب زانو بزنند و از سرچشمه علم و معرفت سیراب شوند.

امام صادق(ع) از دوران انتقال قدرت از بنی امیه به بنی عباس بهترین استفاده را نمود تا معارف آسمانی را که با خیانت دنیا طلبان و محدود کردن پیشوایان دین هیچگاه فرصت تبیین و نشر نیافته بود به مردم تعلیم فرماید و این چیزی بود که حاکمان ستمگر زمان که بر مرکب جهل مردم سوار بودند را نگران می ساخت. چنین شد که برای قتل حجت خدا دسیسه چینی کردند و او را به زهر کینه به شهادت رساندند.
امروز اگر چه مزار ایشان تاریک و ویران است اما قلب مردمان از چراغ محبت ایشان روشن و آباد است و هنوز تشنگان معرفت، جرعه نوش آموزه های آن ستاره هدایت هستند.

بوی غربت همیشه می آید
از سر قبر بی چراغ کسی
دل تنگ مدینه میسوزد
از تب شعله های داغ کسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.