در کلاف اضطرابم سرنخی پیدا نشد

#اولین_سلام_صبحگاهی

در کلاف اضطرابم سرنخی پیدا نشد
دستی از جنس خدا عقده گشای مانشد
دفن شد در سینه ام احساس زیبای وصال
خواستم طوفان کنم در عاشقی اما نشد
کوله بارم مملو از بوی غریب گریه است
هرچه کردم خنده ای در بقچه من جا نشد
بعد از این در کوچه های بی کسی پر میزنم
طفل احساسات من از خانه ای ماوا نشد
اشک هم پا میکشد از مرزهای آه من
هیچ از دل رفته ای ،مانند من تنها نشد
با نگاه آبی تو غرق احسان می شوم
قطره ای بی التفات چشم تو دریا نشد
مرهم عشق تو را بر روی بالم می کشم
ورنه بی امداد دستت هیچ بالی وا نشد
پس بزن این ابرهای تیره را ای آفتاب
قسمت دلهای کز کرده به جز سرما نشد
با طلوع آفتاب مغرب عشقت بیا
بی حضورت هرچه کردم زندگی زیبا نشد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#سلام_پادشاه_تنهای_زمین
??♥️??
@montazer_ir

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.