شهید اسماعیل دوستان

اگر فریادِ مظلومانۀ ملّتی را به گوش بشنوی و تازیانه و شلّاقِ ابرجنایتکاران را بر سرِ مظلومان ببینی و اشکِ چشم فرزندان شهید را بنگری و دلت بر این صحنه‌ها نسوزد، اگر بمیری، مسلمان نَمُرده‌ای. شهید اسماعیل دوستان

 بچه هاى سپاه، جسدهايشان را، كنار هم، لب شيار پيدا كردند. وقتى گروهكى ها، ماشين را به گلوله مى بندند، مجيد در دم شهيد مى شود، و مهدى را كه مى پرد بيرون، با آر پى جى مى زنند.
هفت صبح، بى سيم زدند دو نفر تو جاده ى بانه – سردشت به كمين گروهك ها خورده اند. برويد، ببنيد كى هستند و بياوريدشان عقب.
رسيديم. ديديم پشت ماشين افتاده اند. به هر دوشان تير خلاص زده بودند. اول نشناختيم. توى ماشين را كه گشتيم، كالك عملياتى و يك سررسيد پيدا كرديم. اسم فرمان ده گردان ها و جزئيات عمليات را تويش نوشته بودند.
بى سيم زديم عقب. قضيه را گفتيم. دستور دادند باز هم بگرديم. وقتى قبض خمسش را توى داشبرد پيدا كرديم، فهميدم خود زين الدين است.
شهید مهدی زین الدین
منبع : برگرفته از مجموعه كتب یادگاران | انتشارات روایت فتح | احمد جبل عاملی
منبع کلام شهدا:سايت وصيت

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.