شهيد نور علي شوشتري

دیروز از هرچه بود گذشتیم، امروز از هرچه بودیم !
آنجا پشت خاکریز بودیم و اینجا در پناه میز!
دیروز دنبال گمنامی بودیم و امروز مواظبیم ناممان گم نشود!
جبهه بوی ایمان می دآد و اینجا ایمانمان بو میدهد!
آنجا بر درب اتاقمان مینوشتیم یا حسین فرماندهی از آن توست اینجا مینویسیم بدون
هماهنگی وارد نشوید !
الهی!
نصیرمان باش تا بصیر گردیم
بصیرمان کن تا از مسیر بر نگردیم
و آزادمان کن تا اسیر نگردیم…
شهيد نور علي شوشتري

نیمه شعبان سال 1369 بود. گفتیم: امروز به یاد امام زمان (عج) می گردیم. اما فایده نداشت. خیلی جست و جو کردیم. پیش خود گفتم: یا امام زمان (عج) یعنی می شود بی نتیجه برگردیم. در همین حین 4-5 شقایق دیدم که بر خلاف شقایقها، که تک تک می رویند، آنها دسته ای روئیده بودند. گفتم حالا که دستمان خالی است، شقایقها را می چینم و برای بچه ها می برم. شقایقها را که کندم، دیدم روی پیشانی یک شهید روئیده اند. او نخستین شهیدی بود که در تفحص پیدا کردیم. شهید مهمدی منتظر قائم. شهید مهدی منتظر قائم
منبع : کتاب تفحص
منبع کلام شهدا:اسك دين

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.