بارها گفته بود بزار برم

بارها گفته بود بزار برم
میگفتم: نه خیلی جوونی..

بار آخر آمد گفت: حاجی قسمت میدم بزار برم؛ دارم زمین گیر میشم..
تازه نامزد کرده بود؛میترسید عشق به خانومش مانع رفتنش به سوریه بشه

✅ @EbrahimHadi

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.