#داستان_های_اخلاقی
⭕️ اثر دعای مادر
🔸از عارفی بزرگ، پرسیدند: این مقام ارزشمند را چگونه یافتی؟
🔹گفت:شبی #مادر از من آب خواست. نگریستم، آب در خانه نبود. کوزه برداشتم و به جوی رفتم که آب بیاورم. چون باز آمدم، مادر خوابش برده بود. پس با خویش گفتم:«اگر بیدارش کنم، خطاکار خواهم بود.»
🔸آن گاه ایستادم تا مگر بیدار شود. هنگام بامداد، او از خواب برخاست، سر بر کرد و پرسید:چرا ایستاده ای؟! قصه را برایش گفتم. او به #نماز ایستاد و پس از به جای آوردن فریضه، دست به #دعا برداشت و گفت:«خدایا! چنان که این پسر را بزرگ و عزیز داشتی، اندر میان خلق نیز او را عزیز و بزرگ گردان».
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah