« برگی از تاریخ » – منفعت طلبی

« برگی از تاریخ » – منفعت طلبی

مُحَفّن بن ابی مُحَفّن نزد معاویه رسید.
معاویه از او پرسید: از کجا می آیی؟
گفت: نزد کسی بودم که ترس بر او غالب، بخیل، و در سخنوری نالایق است.
معاویه با تعجب از او پرسید: که را ملاقات نمودی؟
پاسخ داد: علی (ع) را.
معاویه گفت: محفّن! ترس را بر علی غالب می دانی؟ دلیران عرب آرزوی شکستش را با خود به گور بردند. علی را بخیل خواندی؟ که چون خانه ای از طلا و خانه ای از کاه داشته باشد، اول خانه ی مطلّا را در راه خدا می بخشد. و علی را سخنور ندانی؟ که چون علی نبود، فصاحت و بلاغت در عرب مرده بود.
محفّن به معاویه گفت: تو که این همه فضائل برای علی قائلی، چرا حکومت را به او نمی سپاری؟
معاویه پاسخ داد: من با علی بر سر فضائلش اختلاف ندارم، که حقاً او افضل است. لکن با او از این باب مخالفم که چون حکومت به او رسد، بهره ای به ما نخواهد رسید.

@FARES_ir