#سیره_عملی
سردار شهید ((حاج محمد ابراهیم همت))
كار به توهين و بد و بيراه گفتن كشيده بود. حاجي خونسرد نشسته بود و بحث ميكرد. ديگر نميتوانستم تحمل كنم. نيمخيز شدم كه وراميني دستم را كشيد و مجبورم كرد بنشينم.
خودمان بوديم توي چادر و حاجي كه توي خودش بود. داشتم فكر ميكردم الآن است كه دستور اخراج آنها را از لشگر بدهد. بلند شد و از چادر رفت بيرون.
دو ركعت نماز خواند. آمد كنارمان نشست و كارهاي لشگر را پيش كشيد. مثل اينكه هيچ اتفاقي نيفتاده بود.
#یادش_باصلوات
🆔 @ebrahimhemmat_ir
#الله_اڪبر