?‍?تفاوت ديد?

?‍?تفاوت ديد?

با يكى از دوستان خوبم بر سر سفره نشسته بوديم. او به پياز علاقه داشت و به خوردن آن مشغول بود. كودكى در آن جا بود، مقدارى از آن پياز را دهان گذاشت. اشكش سرازير شد و زبانش سوخت و آن را رها كرد.

دوستم خنديد؛ خنده‏اى پربار و پر از برداشت؛ كه عده‏اى به خاطر جهتى از چيزهايى مى‏گذرند، اما عده‏اى ديگر، همان چيز را به همان خاطر مى‏خواهند.

آن تيزى و تندى كه كودك را فرارى كرده، مرا به سوى خود كشانده است و سپس ادامه داد در برابر سختى‏ها و ناراحتى‏ها عده‏اى به همان خاطر كه ما فرار مى‏كنيم، به استقبال مى‏روند و از سختى‏ها بهره مى‏گيرند.

همان دردها و فشارها كه ما را از پاى در مى‏آورد، همان‏ها به عنوان پا، عامل حركت و پيشرفت و ورزيدگى عده‏اى مى‏شود.

? #آيه‌هاى سبز، ص۱۳.
? @einsad

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.