لطيفه
شخصى سه روز بود ديوانه شده بود، روز چهارم سوار بر شترى شده فرياد مى زد اى مردم مى خواهم به مكه بروم ديوانه ديگرى چوبى به سر او زد و گفت : بى حيا من چهل سالب است ديوانه ام ولى تا اين امامزاده كه يك فرسخى ما است نرفته ام تو چهار روز است ديوانه شده اى مى خواهى به مكه بروى .