✅ خاطره ای زیبا و آموزنده قسمت 8⃣

✅ خاطره ای زیبا و آموزنده از توسل به

حضرت فاطمه(س) و امام زمان(عج)

? #بوییاسو_نرگس

قسمت 8⃣

وسط گریه هام خطاب به آقا(عج) میگفتم :

” آقا جان ! فقط دلم به این خوشه که

بیشتر از قبل بتونم برای شما کار کنم “?

اعتراف میکنم

اگه ذکر #یاحضرتفاطمه ی اون شب نبود

خودمم شک میکردم که کارم درسته یا نه

اما هر بار که یاد این ذکر عجیب? میفتادم

دلم قرص میشد که

همه چی اراده و خواست خود خانمه(س)?

و باز یاد خاطرات رهام نمیکرد:

بچه ها اول سال وقتی معلم وارد کلاس میشد

میگفتن : ” برپا ، خانم گلم بفرما…”?

من اما بهشون گفتم بگن :

” اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب(س) “?

چرا فکر میکنیم ابتداییا حالیشون نیست و نمیتونن ؟

و امام زمانو نمیشناسن ؟

ما مقصریم اگه نمیشناسن?

میدونی؟
آدم دلش خیلی میسوزه که

امام زمانش چقد همه جا غریبه ?

تو خونه ها ، تو مدرسه ها ، تو کوچه خیابونا ، تو دلها?

واسه همین خیلی از خدا میخواستم

کمک کنه این بچه ها امام زمانی بشن

✅ ادامه دارد….

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.