جانا دل من در هوس روى تو باشد |
هر جا كه روم ميل دلم سوى تو باشد |
در مسجد اگر بهر عبادت بروم من |
محراب نمازم خم ابروى تو باشد |
باشد هوسم كه خاك پاى تو شوم |
مجذوب دو چشم دلرباى تو شوم |
آندم كه زند آتش شوقت شعله |
خواهم كه بجان و دل فداى تو شدم |
ياد وصال مى كنم ديده پر آب مى شود |
شرح فراق مى دهم سينه كباب مى شود |
گر بقلم بياورم وصف جدائى ترا |
از قطرات ديده ام نامه خراب مى شود |
فراق آنچه به من مى كند سزاى من است |
چرا كه قدر وصال تو را ندانستم |
گفتم كه فراق را نبينم ديدم |
آمد به سرم از آنچه مى ترسيدم |
غم زمانه خورم يا فراق يار كشم |
بطاقتى كه ندارم كدام بار كشم …؟ |