✍️سنگ رویِ سنگِ وجودم بند نمی شود!

شب_نشینی

✍️سنگ رویِ سنگِ وجودم بند نمی شود!
تو چه داری؟ که وقتی نیستی، من در میانِ همه، گُم می شــوم…!

گم می شوم در لابلای پنجه های خودم!
گِره می خورم در ریسمانِ کَجی هایِ خودم!
پرت می شوم در اعماقِ زشتی های خودم!

▪️من بی تــو… از خودم می ترسم؛ خُدا

تو چه داری؟ که وقتی دارَمَت؛
آن رویِ سکّه ام هم، تماشایی می شود!

بینِ خودمان بماند؛
بی تــو، خنده هایِ من، بویِ تلخِ گم شدن، میدهند!
بوی تلخ تنها ماندن، سیاه شدن…
راستش؛
دلم برای طعمِ آرامِ آغوشت تنگ شده!

با هیبتی گِلی، و زانوانی لرزان آمده ام؛
بغل وا کن خُـــدا ♥️

@ostad_shojae

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.