بیاد امام زمان مظلوم و غریبم اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
💠 نگاهی مختصر به زندگی
🔸 آیت الله سید محمد حُجَّت کوه‌کمَری (ره)، فقیه، اصولی و محدث و مجتهد عالیمقام
🔸 هشتاد و یکمین هفته ختم قرآن کریم برنامه سمت خدا با گرامیداشت یاد آیت الله سید محمد حُجَّت کوه‌کمَری (۱۲۷۱ تا ۱۳۳۱ هجری شمسی)، فقیه، اصولی و محدث و مجتهد عالیمقام برگزار گردید.
🔹 وی نزد اساتید فقه و اصول همانند سید ابوالحسن اصفهانی، شیخ عبدالکریم حائری، میرزا محمدحسین نائینی و آقا ضیاء عراقی،سید محمد کاظم طباطبائی یزدی شاگردی کرد. پس از درگذشت آیت الله شیخ عبدالکریم حائری ، ایشان یکی از مراجع ثلاث بود و به همراه آیت الله سید محمد تقی خوانساری و آیت الله سید صدر الدین صدر به اداره حوزه علمیه قم پرداخت. مدرسه حجتیه در شهر قم از آثار به جای مانده از دوران مرجعیت ایشان می‌باشد که در آن زمان بی‌نظیر بوده است.
🔹 افرادی که محضر ایشان را درک کرده اند ،پرهیزکاری، بردباری، پرهیز شدید از تظاهر و حافظه قوی مرحوم حجت را ستوده‌اند. وی به شدت از شهرت پرهیز داشت و در زمان مرجعیت خود اجازه نداد در مجالس و منبرها نامی از او برده شود یا عکس او در نشریات چاپ شود.
▪️ آیت الله سیدمحمد حجت پس از یک دوره بیماری سخت، در ۶۲ سالگی در دوشنبه سوم جمادی‌الاول ۱۳۳۱ش در قم وفات یافت و در اتاقی کنار مسجد مدرسه حجّتیه (که خودشان تاسیس کرده بودند) به خاک سپرده شدند.
▫️ ایشان چند روز پیش از وفات خود پول و اموالی که از سهم امام باقی مانده بود را به دامادش شیخ مرتضی حائری یزدی سپرد تا در کارهایی که مشخص کرده بود مصرف کند. آنگاه مُهر نامه‌های خود را شکست و از درگذشت خود خبر داد. زمانی که حال ایشان رو به وخامت رفت، دخترشان مقداری تربت امام حسین(ع) را جهت بهبودی به ایشان داد. آیت الله حجت بعد از خوردن تربت گفتند: «آخر زادی من الدنیا تربة الحسین».
▫️ نقل کرده اند که زمانی یک نفر مرد دهاتی از باب وجوه شرعیّه یک اسکناس پنج تومانی در دست ایشان گذاشت ایشان چون آن وجه را گرفتند دست آن مرد را رها نمی‌کردند و همین‌طور کف دست او در کف دست ایشان بود تا بالاخره رها کردند و آن مرد رفت سپس یکی از حضّار پرسید تا به حال دیده نشده است که شما وجوهی را که می‌گیرید این‌قدر دستتان در دست طرف بماند امّا در این مورد بسیار معطل شدید. ایشان در پاسخ گفتند این مرد زارع است و از بیل زنی این وجه را کسب کرده است، در کف دستش در اثر تاول‌هایی درشت و خشن و برآمدگی‌هایی مشهود بود من آن برآمدگی‌ها را در دست خود فشار دادم تا به دست من فرو رود و بدانم که مالی را که از این طریق به دست آمده است در کدام طریق باید مصرف نمود!
