رحم به سگ باعث نجاتش شد
روايت شده كه در ميان بنى اسرائيل مردى بود بد عمل كه از فسق و فجور هيچ دست بر نمى داشت ، همينكه بنى اسرائيل جسد مرد را به چاه انداختند خداوند تبارك و تعالى به پيغمبر آن جماعت امر فرمود كه او را از چاه در آورده و غسل دهد و به احترام دفن كند، پيغمبر اطاعت نموده بعد از انجام فرمان به خداوند عرض كرد: خدايا به چه عملى ، اين احترام را براى او قائل شدى ، خطاب آمد روزى اين شخص سگ كورى را ديد كه زبانش از عطش بيرون آمده بر او رحم كرد و عمامه خود را از سر برداشته با آب چاهى خيس كرده آن سگ را سيراب نمود، من از وى عفو كردم (105)