? زمزمه ی “أین الرَّجَبیون” در گوش زمین پیچیده!

#حساب_کتاب

? زمزمه ی “أین الرَّجَبیون” در گوش زمین پیچیده!
کم کم آماده می شوند؛ آنان که منتظرش بودند…
تا دلی از عزا دربیاورند و تازه شــوند!

نشسته ام به تماشا…
یکی چادر نمازِ گُل گُلی اش را شُسته!
یکی رحلِ شکسته ی قرآنش را، تعمیر کرده!
یکی اذکار ماهِ رجب را در سررسیدِ سالِ جدیدش نوشته…
یکی دعاهای این ماه را، به شیشه ی اتومبیلش آویزان کرده…

✨ و من به این فکر میکنم؛
آیا قادرم دلم را برای این مهمانی، به یک حمّامِ داغ و آرامبخش، مشرّف کنم؟

راستش را بخواهید؛ از نامردیِ کسی سخت دلگیرم …. و هر چه میکنم، نمی شود که از کنار خاطراتش رد شوم… مُدام گوشه ی قبای دلم به خنجرش، گیر می کند!

اما شنیده ام؛
قبل از مهمانی، باید حمّام کرد و تمیز شد!
تمیزِ تمیز به رنگِ لبخندِ صاحبخانه?!

? آی صاحبخانه ی رجب ….
این استحمام، کار من نیست!
گفته ای همین نزدیکی هایی….
بیا و تا ماهِ نو حلول نکرده؛ مرا تطهیر کن!

@ostad_shojae

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.