| دل بدرياى غم و ورطه خون غوطه ور است |
| ناخدا غايب و كشتى امان در خطر است |
| تن ما تابع روح است به بيدارى دل |
| خفته اى اى عجبا مركب ما در گذر است |
| با سر آمد بزمين عاقبت آن خفته سوار |
| كز خطرهاى گذرگاه جهان بى خبر است |
| مى رود عمر تو در خواب و اجل در پيش است |
| با چه سرعت بنگر چرخ زمان در گذر است |
| تا بود فرصت و حالى و مجالى دارى |
| كار نيكى بنماگر چه بسى مختصر است |
| كين بود حاصل عمر تو در اين دار فنا |
| ورنه اين آمدن و رفتن تو بى ثمر است |
بیاد امام زمان مظلوم و غریبم اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

