| در مردن من ناله و فرياد كنيد |
| هم روح مرا به فاتحه ياد كنيد |
| افسوس كه گل رخان كفن پوش شدند |
| رفتند و به زير خاك خاموش شدند |
| گرگ اجل يكا يك از اينم گله مى برد |
| وين گله رانگر چه خوش آسوده مى چرخد |
| عمر بگذشت به بيهودگى و بوالهوسى |
| اى پسر فكر كفن كن كه به پيرى برسى |
| از مملكت وجود مى بايد دفت |
| دير آمديم و زود مى بايد رفت |
| زين بحر هر آنكه سر برون زد چو حباب |
| تا چشم ز هم گشود مى بايد رفت |
| جوانى رفت و پيرى شد نصيبم |
| فرازى رفت و اكنون در نشيبم |
| طلب كردم طبيب درد پيرى |
| اجل گفتا كه م بهتر طبيبم (143) |
بیاد امام زمان مظلوم و غریبم اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

